آشنایی با دنیای بچه ها

5 استراتژی برای تعدیل پرخاشگری در کودکان

1399/6/19 14:03
نویسنده : هانیه ولک
35 بازدید
اشتراک گذاری

تعدیل پرخاشگری در کودکان:

5 استراتژی اساسی برای فرزندپروری موثر

عصبانیت زدن ، لگد زدن ، یا گاز گرفتن انفجارهای داغ که اموال را از بین می برد؛ قلدرمردی خونسرد حملات کلامی تلاش می کند تا دیگران را از طریق تهدید یا خشونت کنترل کند.

چه چیزی کودکان را به راه می اندازد؟

در برخی موارد ، بچه ها شلاق می زنند زیرا از مشکلی که برای آنها خیلی بزرگ است ناامید شده اند. آنها هنوز یاد نگرفته اند که چگونه انگیزه های خود را کنترل کنند ، یا درگیری ها را از راه های قابل قبول اجتماعی انجام دهند.

در موارد دیگر ، ممکن است بچه ها با مشکلات خاصی کشتی بگیرند - مانند وقایع استرس زای زندگی ، مشکلات تنظیم عاطفی ، نقص توجه ، علائم اوتیسم یا بیش فعالی.

با این حال در همه موارد - حتی در مواردی که کودکان با اختلالات جدی در رفتار تشخیص داده شده اند - بزرگسالان می توانند تأثیر قدرتمندی داشته باشند.

پرخاشگری اتفاق نمی افتد زیرا ما برنامه ریزی شده ایم که با خصومت به جهان پاسخ دهیم. همه ما توانایی رفتار پرخاشگرانه را داریم. انجام یا عدم انجام آن به نحوه درک جهان بستگی دارد.

گرایشهای پرخاشگرانه توسط شرایط محیطی - فشارها ، تهدیدها ، فرصت ها و عواقبی که کودکان تجربه می کنند شکل می گیرد. با دستکاری این شرایط ، می توانیم رفتار را بهبود بخشیم و روند پیشرفت را تغییر دهیم.

این بدان معنا نیست که اگر کودک شما عمل می کند تقصیر شماست.

عوامل ژنتیکی برخی از کودکان را در معرض خطر بیشتری برای مشکلات قرار می دهد. استرس در اوایل زندگی نیز همینطور.

مطالعات دوقلوی در مقیاس بزرگ تأیید می کند که عوامل ژنتیکی برخی از ما را در معرض خطر بیشتری برای رفتار پرخاشگرانه قرار می دهد (لونینگام و همکاران 2020). و اگر کودکان در معرض استرس اولیه زندگی قرار بگیرند ، به احتمال زیاد دچار مشکلات رفتاری پرخاشگرانه می شوند (پالومبو و همکاران 2018).

پرخاشگری در کودکان نیز تحت تأثیر نیروهای محیطی خارج از خانه است.

همسالان ، معلمان ، محله ها ، پیام های رسانه ای ، ایدئولوژی ها و عوامل فرهنگی همگی در این امر نقش دارند. و این اثرات زیست محیطی بسته به ژن های فرزند شما ، عوامل قبل از تولد و قرار گرفتن در معرض استرس در اوایل زندگی متفاوت خواهد بود.

مطالعات نشان می دهد که برخی از کودکان در پاسخ به موقعیت های استرس زا ، هورمون استرس کورتیزول را تجربه نمی کنند. برخی دیگر ممکن است دچار افزایش موج شوند ، اما بهبودی مدت زمان غیرمعمولی طول می کشد. هر دو نوع کودکان در معرض خطر بیشتری برای ایجاد مشکلات رفتاری پرخاشگرانه قرار دارند (Schoorl و همکاران 2017).

اما هر فاکتور کودک را در معرض خطر قرار می دهد ، هیچ نتیجه اجتناب ناپذیری در مورد نتیجه وجود ندارد.

وقتی مراقبان به کمک مورد نیاز خود می رسند ، می توانند تأثیر مهمی داشته باشند.

مطالعات تصادفی و کنترل شده نشان می دهد که بچه های پرخاشگر هنگامی که والدین آموزش عملی و حمایت اخلاقی می گیرند ، مسیر حرکت خود را تغییر می دهند

این مداخلات تا حدی م workثر است ، زیرا والدین تاکتیک های خاصی را برای کنترل پرخاشگری می آموزند. اما آنها همچنین کار می کنند زیرا والدین یاد می گیرند دیدگاه خود را تغییر دهند.

مبارزه با مشکلات رفتاری کودک استرس زا و روحیه است. این از انعطاف پذیری ، احساس خوش بینی ، شایستگی و حسن نیت شما می کاهد. این می تواند رابطه والدین و کودک را به روشی مخرب بازتعریف کند و شما را ترغیب کند تا به طرقی در مورد کودک خود فکر کنید که توانایی کنار آمدن شما را تضعیف می کند.

و افکار ضد تولید باعث درگیری می شود و مشکلات رفتاری را بدتر می کند.

این عادتهای ذهنی سمی را با افکار مثبت ، سازنده و حل مسئله جایگزین کنید ، و می توانید رفتار بد را قبل از فوران آن متوقف کنید (Dittman et al 2016؛ Furlong et al 2013؛ Shellby and Shaw 2014).

بنابراین چه کودکان صرفاً از "دو نفره وحشتناک" عبور می کنند و چه با مشکلات دشوارتری دست و پنجه نرم می کنند ، باید توجه داشته باشیم: با استفاده از ابزارهای مناسب ، می توانیم امور را برگردانیم.

در اینجا نکاتی مبتنی بر شواهد برای کنترل پرخاشگری در کودکان آورده شده است که در دو بخش ارائه شده است. قسمت اول مربوط به تنظیم دیدگاه شما به عنوان والدین است. قسمت دوم (لینک اینجا) نکاتی کاربردی برای کمک به کودکان در غلبه بر انگیزه های تهاجمی خود دانکاتی برای حفظ یک چشم انداز سازنده با اطمینان

1. آن را شخصاً نگیرید.

وقتی کودک شما نتواند درخواستی را برآورده کند ، به راحتی احساس بی احترامی می کنید. وقتی کودک شما عصبانی می شود ، احساس هدف قرار گرفتن آسان است. اما این واکنشهای عاطفی ، هرچند طبیعی نیز اشتباه است.

اول ، بچه ها احساسات و اطلاعات را به روش بزرگسالان پردازش نمی کنند (به زیر مراجعه کنید). اگر کودک شما خیلی جوان است ، چیزهای زیادی وجود دارد که او از احساسات خودش نمی فهمد ، چه رسد به احساسات شما. اگر کودک شما بزرگتر است ، هنوز هم احتمال دارد که رفتار نادرست فرزند شما نشان دهنده تکانه یا بی کفایتی باشد - نه بدخواهی.

دوم ، تحقیقات نشان می دهد که باورهای بدبینانه اجتماعی ما - تمایل به انتساب مقاصد خصمانه در مواردی که وجود ندارند - می توانند به پیشگویی خودکفا تبدیل شوند. افرادی که بدترین حالت را تصور می کنند تمایل دارند رفتار منفی دیگران را تحریک کنند. و والدینی که انتسابات خصمانه ای دارند می توانند در نهایت مشکلاتی را ایجاد کنند که می خواهند حل کنند.

در یک مطالعه ، سه سال و نیم بعد ، مادرانی که نسبت به کودکان نوپای خود انتساب خصمانه داشتند ، احتمالاً فرزندانی با مشکلات رفتاری پرخاشگرانه داشتند.

این ارتباط بین باورهای مادرانه و پرخاشگری در کودکان حتی پس از کنترل محققان از قبل مشکلات کودک و همچنین رفتار منفی والدین که تمایل به همراهی اسناد خصمانه دارد ، قابل توجه بود (Healy et al 2015).

یادآوری اینکه خودتان آن را نگیرید فقط برای روحیه شما مفید نیست. این برای روابط شما خوب است و برای رشد طولانی مدت کودک شما نیز مفید است.

2. انتظارات واقع بینانه درباره توانایی فرزندتان در پیروی از قوانین و انطباق با درخواست ها بدست آورید.

فاصله كودكان كوچكتر از كودكان است و آنها به راحتی حواس پرت می شوند. آنها برای پردازش دستورالعمل های شفاهی زمان بیشتری می گیرند. همانطور که در جای دیگر توضیح دادم ، ظرفیت حافظه کاری آنها - تعداد زیادی از مواردی که می توانند هر لحظه در ذهن داشته باشند - محدودتر است.

یادگیری اطلاعات جدید و سازگار شدن با تغییر قوانین یا رویه ، ممکن است بیش از آنچه که تصور می کنید طول بکشد (لی و همکاران 2015). کودکان خردسال بیشتر از بچه های بزرگتر به تمرین نیاز دارند و بچه های بزرگتر بیش از بزرگسالان به تمرین بیشتری نیاز دارند (ییم و همکاران 2013).

بنابراین هنگام صدور دستورالعمل ، نباید انتظار داشته باشیم که کودکان خردسال به سرعت و به طور م efficientثر پاسخ دهند. آنها سرعت کمتری دارند و انتقال آنها از یک فعالیت به فعالیت دیگر برای آنها دشوارتر است. آنها به ما نیاز دارند تا راهنمایی های ساده و ساده ای در اختیار آنها قرار دهیم و سپس به آنها زمان اضافی مورد نیاز برای تعویض دنده را بدهیم.

کودکان بزرگتر می توانند از پیچیدگی و سرعت بیشتری برخوردار باشند ، اما دامنه توجه ، ظرفیت حافظه کاری ، کنترل تکانه و مهارت های تغییر کار آنها هنوز در حال رشد است.

با تنظیم سرعت و توانایی های کودک خود - و ارائه یادآوری های بیمار و آرام - وظیفه را به یکی از وسایل مورد نیاز برای حل مجدد او تغییر می دهید. و کودک شما پاداش های اجتماعی و عاطفی همکاری را تجربه خواهد کرد - تجربه ای مهم برای رشد طولانی مدت او. شما زمان بیشتری سرمایه گذاری می کنید ، اما این سرمایه گذاری است که نتیجه می دهد.

3. انتظارات واقع بینانه درباره رشد همدلی و مهربانی را بدست آورید

در طول کودکی ، بچه ها هنوز در مورد احساسات می آموزند - چگونه می توانند روحیه خود را تنظیم کنند و ذهن دیگران را بخوانند. کودکان خردسال وابسته ، کم تجربه و آسیب پذیر به راحتی تهدید می شوند و بنابراین تمرکز بیشتری بر محافظت از منافع خود دارند (لی و همکاران 2013).

بچه های بزرگتر نیز ، اگر دنیا را خصمانه یا ناعادلانه بدانند ، ممکن است اینگونه پاسخ دهند.

و بعضی از بچه ها در معرض آسیب فیزیولوژیکی هستند. آنها توانایی یادگیری در مورد سیگنالهای اجتماعی را دارند ، اما مغز آنها برای این کار به آنها پاداش نمی دهد (دیویس و همکاران 2011 ؛ سپتا و همکاران 2012). در نتیجه ، بچه ها کمتر یاد می گیرند که خودشان یاد بگیرند. آنها به کمک ما نیاز دارند.

بنابراین اگرچه رفتار کودک شما ممکن است خودخواهانه به نظر برسد ، اما این بدان معنا نیست که او غیرقابل اصلاح است و خودش را جذب می کند.

همانطور که در سایر مقالات علوم والدین توضیح دادم ، کودکان از همان کودکی توانایی همدلی و مهربانی را نشان می دهند. در حقیقت ، به نظر می رسد حتی نوزادان نیز ریشه در این سلطان سلطان دارند.

وقتی کودکان نتوانند نسبت به دیگران ابراز نگرانی کنند ، اغلب به این دلیل است که آنها شرایط را متفاوت می فهمند ، یا نمی دانند چگونه انگیزه های خود را کنترل کنند. آنها به فرصت هایی برای یادگیری نیاز دارند - با ایجاد روابط ایمن با ما. صحبت در مورد احساسات خود و سیگنالهای احساسی دیگران ؛ و مشاهده الگوهای مثبت ، و بزرگ شدن در محیطی که به خودکنترلی و همکاری پاداش می دهد.

برای کمک به پرورش همدلی ، به این مقاله درباره "مربیگری احساسات" و این نکات مبتنی بر شواهد مراجعه کنید.

4. تمرکز خود را بر حفظ یک رابطه مثبت بگذارید.

محققان می بینند که خانواده ها در دام مشترکی افتاده اند:

وقتی بچه ها مرتبا بد رفتاری می کنند ، والدین تمرکز خود را روی همه درگیری های روزمره قرار می دهند. آنها احساس تکلیف می کنند که با انتقاد یا مجازات به هر تخلفی پاسخ دهند و در نهایت با رابطه ای روبرو می شوند که بیشتر با تبادلات منفی مشخص می شود.

این یک نتیجه تلخ است ، و همچنین ضد تولید است. مطالعات نشان می دهد که وقتی بچه ها بازخورد مثبتی برای انتخاب خوب - نه تهدید و مجازات برای انجام کار اشتباه - به آنها ارائه می دهند ، احتمالاً مهارت های اجتماعی مطلوبی را فرا می گیرند.

علاوه بر این ، یک رژیم غذایی منفی می تواند کودکان را سرسخت تر کند. فرزندپروری منفی می تواند منجر به مارپیچ رفتاری ، رفتاری ، مجازاتی ، تلافی جویانه ، مجازات بیشتر و رفتارهای نادرست شود (کاول و همکاران 2013).

چگونه آرام و خوشحال می مانید؟ این آسان نیست ، نه اگر کودک شما در "حالت سرپیچی" گیر کرده باشد. شما به حمایت اجتماعی و شاید راهنمایی حرفه ای نیاز خواهید داشت. مطالعات نشان می دهد درمانگرانی که به طور خاص در زمینه کنترل پرخاشگری در کودکان آموزش دیده اند می توانند به کاهش استرس و بهبود رفتار کمک کنند.

روشی که در سطح بین المللی مورد استفاده قرار می گیرد ، اصطلاحاً "مدل اورگن" آموزش مدیریت والدین است (Scrool et al 2016؛ Kjøbli et al 2016؛ Maaskant et al 2017؛ Thijssen et al 2017). والدین از طریق جلسات هفتگی مربیگری و ایفای نقش ، روشهای م toثر برای تعیین محدودیت ، پرورش همکاری ، حل و فصل بحث و گفتگوها را به روشی سازنده و تزریق زندگی روزمره با فعالیتهای دلپذیر و دوست داشتنی می آموزند.

اما اولین قدم سازماندهی مجدد اولویت های شما است (کاول و همکاران 2013).

حفظ روابط مثبت مهمتر از محاکمه هر شکست است. بعضی اوقات لازم است که نبردهای خود را انتخاب کنید. برای کسب اطلاعات بیشتر ، به نکات من در زمینه کنترل پرخاشگری در کودکان و همچنین این نکات مثبت والدین مراجعه کنید.

5. بهزیستی روانشناختی خود را فدا نکنید!

برخورد با پرخاشگری بسیار استرس زا است و استرس صدمه می زند. ما را بیمار می کند ، تفکر ما را کدر می کند و به روابط آسیب می رساند.

همانطور که در جای دیگر توضیح دادم ، استرس مسری است: حتی نوزادان جوان روحیه منفی ما را می گیرند.

و هنگامی که والدین تحت فشار قرار می گیرند ، این آتش به آتش می افزاید: مشکلات رفتاری فرزندان آنها بدتر می شود. درمورد این مقاله در مقاله من ، "استرس والدین: چرا مهم است ، و چه کاری می توانیم برای تسکین پیدا کنیم" بیشتر بخوانید.

بنابراین پرداختن به بهزیستی خودتان نباید یک فکر پسندیده باشد ، یک لوکس است که باید تا بهبودی مشکلات رفتاری فرزندتان کنار گذاشته شود. این یک مسئله فوری است ، یک بازیکن اصلی در بحران.

برای کسب اطلاعات در مورد شگردهای مبتنی بر شواهد ، فشارهای روانی ، به نکات مبتنی بر شواهد برای مقابله با استرس والدین مراجعه کنید و دریغ نکنید که از یک متخصص درمانگر آموزش دیده برای رفتارهای پرخاشگرانه در کودکان مشاوره بگیرید.

ممکن است درمانگر یا پزشک شما به شما پیشنهاد کند که در یک گروه پشتیبانی والدین مبتنی بر شواهد مانند Triple P ("برنامه والدین مثبت") شرکت کنید. همانطور که در بالا ذکر شد ، چنین برنامه هایی دارای سابقه مثبت هستند (Furlong و همکاران 2013).

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)